پاییز...
تابستان هم تمام شد، اتفاق هایی که باید می افتاد ولی نیافتاد، سال 90 نصف شد، بدون هیچ اتفاق خوب و بزرگ، کنکور دولتی نشد، کنکور آزاد هم نشد، سه ماه تابستان بدون هیچ برنامه ای تمام شد، بدون هیچ مقاله داخلی، خارجی، ایده ها فقط ایده ماند، فقط تمام شد، به هر حال با اینکه اتفاق های خوب و ریز زیاد بود و کار های مفیدی صورت گرفت ولی کافی و راضی کننده نبود و هدف به تاخیر افتاد. شاید ارسال سریع دفترچه خدمت سربازی کار مهمی بود که نمی توان هنوز در مورد آن نظر داد ولی بعدا مشخص می شود و هنوز شاید است.
خب، نصف دیگر 90 مانده است، نصفی که پر زحمت است و شاید اتفاق های خوب و بزرگی رخ دهد، شاید عالی شود و خوب، شاید دلتنگ کننده باشد و بی احساس.
صبر لازم است و تلاش، شاید وقت کم باشد و اصلا وقتی نباشد، اما من انسانم، آدم، روح دارم و ظرفیتی نامحدود، هر چیزی امکان دارد، خدا کریم است.
همه خوبند، خدا را شکر ...
امیدوارم هیچ کس از این وبلاگ دیدن نکند. موفق باشی و می شوی. یا علی