کنترل ازدحام...!
امروز از آن روزهایی هست که دل گرفته است، خودم هم نمی دانم چرا ولی دلیلش خب مشخص هست... غربت... دوست داشتم الان ایران بودم، چای دم کرده مادر را همراه با مادر می خوردیم...
امیدوارم یکی از پیچ های مهم دکترا را هم با موفقیت سپری کنم... پیچی که ظاهرا تا چهار پنج ماهی طول خواهد کشید. پیچی به شدت تند ولی قطعا من هم توانایی هایم بیشتر از این حرف هاست...
حالا توکل میکنم به خدا...
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم مهر ۱۴۰۳ ساعت 19:51 توسط صادق
|
امیدوارم هیچ کس از این وبلاگ دیدن نکند. موفق باشی و می شوی. یا علی