حرف زیادی نیست... روزها در گذر است، گهگاهی با شوق، گهگاهی با دلتنگی و گهگاهی هم پر از بی حسی... نمی‌دانم شاید همین حس تنهایی‌ست که مرا سوق می‌دهد به سمتی که نمی‌دانم چقدر درست است یا غلط...

فردا یک متینگ احتمالی پس از مدت‌ها خواهیم داشت. حالا هر چه باداباد، توکل بر خدا... و حتی سه ماه حیاتی آینده هم توکل بر خدا...

یا مهدی