داداش...
شده ام شنونده، در اصل خواننده حرف های صفر و یکی، خواننده دیجیتال هایی که سرشار از احساسند، احساساتی ارزشمند، احساساتی که بی خود خرج می شوند، احساساتی که اشتباهی خرج می شوند، شده ام برادر، بیکار ننشسته ام، همه را کنسل می کنم، می گویم بی خیال شوند، می گویم این بهتر است، این به نفع همه است، همه می خواهند با من دردودل کنند، شاید همه به دنبال کسی هستند تا حرف دلشان را بگویند، دنبال یک همدم یا همدرد، شاید من خودم هم یکی از آنها باشم، شاید...، اما می دانی چیست؟... خدا کافی نیست؟